اعمال روز دهم ذی الحجه (روز عید قربان)
روز عید قربان از اعیاد مهمّ اسلامى است. این روز یادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهیم(علیه السلام)در برابر پروردگار خویش است، آن جا که فرمان حق براى ذبح اسماعیل صادر شد، و ابراهیم آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى این فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و کارد بر حلقومش نهاد، ولى ندایى رسید که اى ابراهیم از عهده این آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار که فرمانبردارى خویش را به درستى اثبات کرده اى.
جبرئیل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهیم آن را قربانى کرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، این روز، روز عید و خوشحالى و سرور است. زیرا علاوه بر این که بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بیرون آمد و بندگى خویش را در پیشگاه خداى بزرگ ثابت کرد، گروه عظیمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زیارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.
اعمال روز عید قربان:
براى عید قربان اعمالى چند نقل شده است:
1ـ غسل کردن است که به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤکّد است تا آن جا که بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.(1)
2ـ نماز عید قربان است و نحوه انجام آن، به همان کیفیّتى است که در نماز عید فطر گفته شد، و نماز عید قربان در زمان غیبت امام(علیه السلام)مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤکّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود یا فرادى).
3ـ مستحب است دعاهایى را که پیش از نماز عید و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترین دعاها،دعاى چهل و هشتم «صحیفه کامله سجّادیه» است که اوّلش این است: أللّهُمَّ هذا یَومٌ مُبارَک و اگر دعاى چهل و ششم را نیز بخواند بهتر است.(3)
4ـ خواندن دعاى ندبه در این روز و سایر اعیاد مستحبّ است.(4)
5ـ قربانى کردن در این روز براى همه مستحبّ مؤکّد است و بسیار سفارش شده است، تا آن جا که برخى از علما آن را بر کسانى که توانایى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عید، کمى از گوشت آن بخورد.(5)
و نیز مستحبّ است هنگام قربانى این دعا را که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است بخواند:
وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ، حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا
من روى خود را به سوى کسى کردم که آسمان ها و زمین را آفریده; من در ایمان خود خالصم و
مِنَ الْمُشْرِکینَ، إنَّ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحْیاىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ
از مشرکان نیستم. نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است که پروردگار
الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ. اَللّهُمَّ مِنْکَ
جهانیان است. شریکى براى او نیست. من به این برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدایا از تو و
وَلَکَ، بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَکْبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى.(6)
براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدایا از من قبول فرما.
(البتّه اگر به نیّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگوید: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)
بسیار مناسب است افراد توانگر، در این روز قربانى نمایند و اکثر آن را به فقرا و نیازمندان انفاق کنند و به همسایگان و آشنایان نیز بدهند.
در روایتى است که امام صادق(علیه السلام) فرمود: امام على بن الحسین و امام باقر(علیهم السلام) گوشت قربانى را سه قسمت مى کردند; یک قسمت آن را به همسایگان مى دادند و یک قسمت آن را به نیازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.(7)
6ـ تکبیرات مشهور زیر را بگوید; براى کسانى که در این ایّام توفیق حضور در مراسم حج و صحراى «منى» را دارند، بعد از پانزده نماز این تکبیرها را مى خوانند; از نماز ظهر روز عید، شروع کرده تا نماز صبح روز سیزدهم; ولى کسانى که در آن جا نیستند، بعد از ده نماز آنها را مى خوانند، از نماز ظهر روز عید آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تکبیرها مطابق روایت کتاب شریف «کافى» چنین است:
اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَکْبَرُ عَلى
خدا بزرگتر از توصیف است معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است و ستایش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه
ما هَدانا; اَللهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاَْنعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.(8)
ما را راهنمایى کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزیمان کرد از چهار پایان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستایش خاصّ خداست براى آن که آزمود ما را.
حدّاقل این تکبیرها را بعد از نماز در این ایّام، یکبار بگوید ولى اگر تکرار نماید، بهتر است، و حتّى اگر بعد از نوافل نیز بگوید خوب است.(9)
1.زادالمعاد، صفحه 319.
2. همان مدرک.
3. همان مدرک.
4. همان مدرک، صفحه 320.
5. همان مدرک.
6. زاد المعاد، صفحه 321 .
7. اقبال، صفحه 451.
8. کافى، جلد 4، صفحه 517، حدیث 4.
9. زادالمعاد، صفحه 323.
منبعbeytoote.com
قربانی کردن در واقع ریشه در ایران باستان دارد. انسان ها در ادوار گذشته برای به دست آوردن ترحم خدایان، موفقیت در جنگها، دور کردن خود از معرض امراض و شکرگذاری به قربانی کردن حیوانات و یا انسانها مبادرت می کردند.
در پارهای از موارد در امر قربانی افراط صورت میگرفت و به این علت در برخی ادیان و ملل منسوخ گردیده است. به طوری که در دوران آریایی زردشت به دلیل خروج آریاییان از حد اعتدال در قربانی کردن با این آیین مبارزه سختی کرده و آن را حذف می کند.
قربانی در اسلام روز ذبح اسماعیل است به دست ابراهیم خلیل الله
خداوند که پس از سالهای طولانی اسماعیل را به ابراهیم هدیه کرده بود او را در معرض آزمایشی بسیار سخت قرار می دهد و خواهان قربانی اسماعیل میشود. ابراهیم (ع) که در تمام دوره نبوت خویش از فرمان الهی سرپیچی نکرده است این بار هم تسلیم پیام حق میشود و فرزند خود را قربانی میکند.
امر قربانی اسماعیل به خواست خدا انجام نمی پذیرد اما ابراهیم خلیل الله به خوبی از آزمایش الهی سربلند می شود وعلاقه خود را به پروردگار اثبات میکند. حجاج به پاس بزرگداشت این روز در منی گرد هم می آیند و آیین قربانی را انجام می دهند.
در خصوص منشاء تشریع قربانی باید گفت: آن طو که در قرآن ذکر شده است خداوند در سوره حج پیرامون این موضوع می فرماید: "والبدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فیها خیرا، فاذکرو ااسم الله علیها صراف فاذا وجبت جنوبها فکلوامنها واطعمو القانع والمعتر کذلک سخرناها لکم لعلکم تشکرون"
"شتران تنومند را برای شما از شعائر الهی قرار دادیم، در این شتران برای شما خیر است پس هنگامی که آنها برای نهر ردیف شدند نام خدا را برآنها ذکر کنید، پس چون پهلوی آنها فرو افتاد از آنها بخورید و به درماندگان آبرومند و فقیرانی که در معرض هستند بخورانید ما این شتران را برای شما رام و مسخر گرداندیم تا شکر ایزد تعالی را به جا آورید."
همان طور که از سخن پروردگار مشاهده میگردد قربانی یکی از شعائر الهی است که اجرای آن تقوا ایجاد می کند و در صورتی که با خلوص نیت و برای رضای حق انجام پذیرد انسان را به قرب الهی نزدیکتر میکند.
در حقیقت مراد از قربانی کردن یاری رساندن به مستمندان و گرسنگان است. زیرا اگر خون حیوان بدون دلیل واستفاده خاصی باشد در اسلام منع میگردد تا آنجا که پیامبر اکرم (ص)فرمودند: به قتل مرسان گوسفند یا شتری را مگر برای خوردن.
در اسلام برخلاف ایران باستان آیین قربانی کردن به صورت هدفمند انجام میپذیرد. زیرا گفته می شود گوشت قربانی باید برای برقراری عدالت اقتصادی در جامعه اسلامی به اهل استحقاق برسد.
عید قربان در شریعت اسلام به قدری مورد تاکید قرار گرفته است که امیرالمومنین علی (ع) در خصوص آن فرموده اند: "اگر مردم می دانستند قربانی در روز عید چه اجری دارد وام میگرفتند و قربانی میکردند چرا که با اولین خون آن صاحب قربانی آمرزیده می گردد."
شبکه ماهواره ای امام حسین(ع) یکی از شبکه های صادق شیرازی است که سابقه حمایت از فتنه ۸۸ و حمله به نظام مقدس جمهوری اسلامی را دارد. شبکه های متنوعی که توسط صادق شیرازی اداره می شوند با نام دفاع از دین و اهل بیت(ع)، پیکره ی دین را هدف قرار داده اند. تعدد شبکه های ایشان در عکس زیر قابل رویت است:
یکی دیگر از برنامه های این شبکه ها هر ساله در ایام محرم، پخش تصاویر و تبلیغ فرهنگ قمه زنی است که چهره ای ترسناک از شیعیان در دنیا به تصویر می کشد. امسال نیز شاهد بودیم در شب عاشورا به طور جد تبلیغ وهنیات دین می نمود بطوری که حتی آدرس شهرها و ساعات حضور برای مجالس شنیع قمه زنی را اعلام می نمود.
در عکس زیر صادق شیرازی را مشاهده می نمایید
که در راه انحراف فرهنگ تشیع به شخصه میدان دار شده است:
استفتایی هم که اخیرا در سایت ایشان مطرح شده، موید نوع نگاه ایشان به این مسائل است:
سؤال: بعضیها میگویند بجای قمه زدن در روز عاشورا بیایید خون خود را اهدای بیماران کنید. نظرتان راجع به این موضوع چیست؟
جواب:اهدای خون بسیار مطلوب است، ولکن هیچ چیز جای قمه زدن روز عاشورا را نمیتواند بگیرد(!)، لذا مؤمنان و محبان اهل بیت علیهم السلام سعی بر آن داشته باشند که روز عاشورا قمه بزنند و روز میلاد حضرت، خون خود را اهدا نمایند
نمایند.
نظر برخی از مراجع عظام شیعه درباره قمه زنی :
ابوالحسن علی بن موسی الرضا (۱۴۸–۲۰۳ ه. ق.)، ملقب به «رضا» امام هشتم شیعیان دوازده امامی که وی را با عنوان امام رضا یاد میکنند. پدر او ابوالحسن موسی الکاظمالصابر (امام کاظم) هفتمین امام شیعیان و مادرش طبق روایات مختلف نامها، کنیهها و لقبهای «امالبنین، نجمه، سکن و تکتم» را دارد. زادگاه علی بن موسی شهر مدینه بود و در توس درگذشت. شیعیان مأمون خلیفهٔ عباسی را که او را ولیعهد حکومت عباسیان کرده بود را مسئول وفاتش میدانند. مقبرهٔ وی در شهر مشهد قرار دارد و سالانه مورد بازدید میلیونها مسلمان شیعه و سنی از ایران، پاکستان، بحرین، عراق و دیگر کشورها قرار میگیرد.
لقبها: رضا، صابر، زکی، ولی، وفی، صدیق، رضی، شمس الشموس، معین الضعفاء و الفقراء، غریب الغربا، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفو الملک، ربالسریر، رئاب التدبیر، شمس توس، خورشید ولایت، ضامن آهو، عالم آل محمد، ثامن الحجج، امام الرئوف
علی بن موسی زادهٔ جمعه ۱۹ رمضان یا نیمه ماه رمضان یا پنج شنبه ۱۱ ذیقعده یا ۱۰ رجب سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه بود. او ۲۴ سال وچند ماه را با پدرش به سر برد. ولی مطابق آنچه گفته شد، عمر او در روز درگذشت پدرش ۳۵ سال یا ۲۹ سال و دو ماه بوده و پس از وفات پدرش چنانکه در مطالب السئول نیز آمده، ۲۵ سال زیستهاست و مدت امامت او حدود ۲۰ سال طول کشید، که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. رضا در مدینه، پس از وفات پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگی امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد، و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش، رییس مذهب شیعه جعفر صادق پرداخت. در طول این مدت، او در دنباله حکومت هارون الرشید را که ده سال و بیست و پنج روز بود زیست. سپس امین از سلطنت خلع شد و عمویش ابراهیم بن مهدی برای مدت بیست و چهار روز به سلطنت نشست. آنگاه دوباره امین علیه او شورش کرد و برای وی از مردم بیعت گرفته شد. یکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسین کشته شد. سپس عبد الله بن هارون، مامون، به خلافت تکیه زد و بیست سال حکومت کرد. در زمان حکومت مامون، آن گونه که در کتب معتبر شیعه آوردهاند او که علاقه مردم ایران به امامان شیعه را میدید تصمیم گرفت رضا را مجبور کند تا از مدینه به خراسان بیاید و او را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کند و چنان چه شیخ مفید در کتاب مسار الشیعه آوردهاست روز اول ماه رمضان روز بیعت به ولایت عهدی رضا توسط مامون است، تا با این روش بتواند در بین مردم محبوبیت قابل ملاحظهای پیدا کند و درضمن تصمیم داشت تا رضا را نزد خود بیاورد و کارهای او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد.سپس مامون اورا توسط زهرکشت.
شیعیان حدیثهای زیادی را منتسب به وی میدانند یکی از مشهورترین احادیثی قدسی منقول از وی حدیثی موسوم به سلسلة الذهب است که هنگام وداع وی با مردم شهر نیشابور در بین راه چنین گفتهاست که: مرا پدرم موسی کاظم از پدرش جعفر صادق از پدرش محمد باقر از پدرش علی زین العابدین از پدرش حسین شهید کربلا از پدرش علی بن ابی طالب که گفت: عزیزم و نور چشمانم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: جبرئیل حدیث کرد مرا و گفت شنیدم پروردگار سبحانه و تعالی میفرماید: کلمهٔ لا اله الا الله دژ استوار من است، پس هر کس در این حصار وارد شد، از عذابم محفوظ است.
شیعه میگوید: او چند قدمی حرکت کرد و سپس برگشت و گفت:به شرطهای آن و من از جمله شرطهای آن هستم. مقصود علی بن موسی از شرطها، اعتراف به این واقعیت است که او مانند پدرانش از سوی خدا امام و حجت است و اطاعتش بر همه واجب است.
از علی بن موسی رضا برخی تألیفات یاد شده که علمای شیعه از آنها به اجمال و تفصیل یاد کردهاند. اما مؤلفات وی، به تفضیل، عبارتاند از:
آنچه به محمد بن سنان در پاسخ پرسشهای وی درخصوص علل احکام شرعی نوشتهاست.
عللی که فضل بن شاذان گوید آنها را از علی بن موسی رضا، یکی پس از دیگری، شنیده و جمع آوری کردهاست و به علی بن محمد بن قتیبه نیشابوری اجازه روایت آنها را از وی از علی بن موسی رضا دادهاست.
سه رساله که برای مأمون عباسی درباره اسلام و دستورهای دینی نوشتهاست. این سه رساله را صدوق در عیون اخبار الرضا با اسناد متصل ذکر کردهاست.
الرسالة الذهبیة در طب.
مروری بر فتنه انگیزی یک روحانی نمای شیعه و تبعات آن
ادامه مطلب ...