موج شیعه

موج شیعه

خوش آمدید
موج شیعه

موج شیعه

خوش آمدید

بگذریم-_شعرهای حسینی و مذهبی

حرمتش را، خیمه اش را، لشکرش را...بگذریم

کینه ی شمشیر زن ها اکبرش را...بگذریم


قاسمش را ضربه ها هم قامت عباس کرد

تیر بی رحمی گلوی اصغرش را...بگذریم


گوشه گودال بود و سایه ای نزدیک شد

روبرویش ایستاد و خنجرش را...بگذریم


عرش می لرزید حتی اعتنایی هم نکرد

گر چه از هر سو صدای مادرش را... بگذریم


چشمشان پیراهن صدپاره ی او را گرفت

چشم نامردی گرفت انگشترش را...بگذریم


تا بیامیزند با هم استخوان و خون و خاک

اسبها را تاختند و پیکرش را...بگذریم


باز آتش کار خود را کرد و صحرا تار شد

ناله های دخترانش خواهرش را...بگذریم

دفترچه گناهان شهید 16 ساله!

دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله !!!


.

.

.


.

.

.


.

.

.


در تفحص شهدا ، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد.


گناهان یک هفته او اینها بود :


شنبه : بدون وضو خوابیدم .

یکشنبه : خنده بلند در جمع .

دو شنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .

سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .

چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .

پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .

جمعه : تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده به 700 صلوات .


راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد :

 دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...


ما چی؟؟؟؟؟؟

کجای کاریم؟؟؟!!!!

اسید پاشی...قبل محرم!


ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺎﻟﺒﻪ ﺧﯿﻠﯽ ...

اینکﻪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﺤﺮﻡ ﻭ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺑﺤﺚ ﺍﺳﯿﺪ

ﭘﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ‏( ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ

ﺑﺮﺩﻥ ﻗﯿﺎﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ‏) ﭼﻮﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ

ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﻗﯿﺎﻡ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﻣﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﻭ

ﺍﺣﯿﺎﯼ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺪﯾﻦ ﻭﺍﺳﻄﻪ

ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺍﺯ ﻗﯿﺎﻡ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ

ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﺑﻮﺩﻩ

ﺍﻣﺎ ﺷﻨﯿﺪﯾﻢ ﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻪ  فردی در ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﻣﺮ

ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺍﺳﯿﺪ ﻣﯽ ﭘﺸﻪ

ﮐﺪﻭﻡ ﻋﻘﻞ ﺳﻠﯿﻤﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩﺵ ﺩﯾﻨﻪ؟؟؟ﺍﮔﺮ ﺩﯾﻦ ﺩﺍﺷﺖ

ﮐﻪ ﻣﺮﺗﮑﺐ ﻣﻨﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ

ﮐﺪﻭﻡ ﻋﻘﻞ ﺳﻠﯿﻤﯽ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ........  ﺩﺭﺩﺵ ﺑﺪ ﺣﺠﺎﺑﯽ

ﺑﻮﺩ؟؟؟

ﺣﻮﺍﺳﺘﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﺷده است ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻫﺪﺍﻑ

ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ...

شعرهای حسینی و مذهبی-_یاحسین_-

ای مشک تو لااقل وفا داری کن

 من دست ندارم تو مرا یاری کن

 من وعده ی آب تو به اصغر دادم

 یک جرعه برای او نگهداری کن

 ای مشک نگاه کن به بالای سرم 

 زهراست نشسته آبروداری کن

........................................................


عشقی است در میان دل ما که کیمیاست 

این عشق این جنون همه ی آبروی ماست 


ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم 

جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست 


شکر خدا حسین شده زندگی ما 

شکر خدا که در دل ما عشق کربلاست


...................................................... 

تشنه ای آه، و دارد لب تو می سوزد؛ 

آب مهریه ی زهراست اگر بگذارند... 

غنچه آخر چقدر آب مگر می خواهد؟ 

عمر طفل تو به دنیاست اگر بگذارند... 

ساقی ات رفته و ای کاش که او برگردد 

مشک او حامل دریاست اگر بگذارند... 


.......................................................

یکی می گفت از گل بهتر است او

شبیه حضرت پیغمبر است او

علیّ مرتضا آمد به میدان

ولی نه! نه! علی اکبر است او

شعری بسیار زیبا-_اشعار حسینی و مذهبی

زینب جان! شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما “بی حسین” شدن تو بود و شرمنده تر آنکه تو بی حسین شدی و ما حسینی نشدیم

 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)



کوفیان نامه نوشتند که : حسین جان، ما همه سرباز تواییم. 

زودتر بیا که دجالها امان مان را بریده اند!


و زمان امتحان فرا رسید:


امام، نائب فرستاد!


عوام را دنیازدگی و روزمرگی فریب داد و خواص را هم بی بصیرتی. 


گفتند: تا امام معصوم نیاید، کار درست نمی شود (!)


مسلم که معصوم نیست، باید خود امام بیاید!!!


و شد آنچه که شد!


 «آنانکه نائب امام را یاری نکردند، توفیق یاری امام را نیز پیدا نکردند!»


 سر مسلم بن عقیل بر دروازه کوفه نصب شد


و درست یک ماه بعد، سر حسین و یارانش به آن ملحق شد!


 و چندسال بعد


آنانکه نایب امام و امام را یاری نکرده بودند توبه کردند


و خون خویش را در این راه نثار کردند


اما


فاعتبروا یا اولی الابصار...


 

عاشورا یعنی درست در همان لحظه که امام تو را می خواند، لبیک بگویی!!!


"لبیک یا حسین"

علی اکبر علیه السلام -_شعرهای حسینی و مذهبی

ز دستم می روی اما صدایم در نمی آید


دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید


سرم را می گذارم روی کتف خواهرم زینب


الا ای محرم دردم چرا اکبر نمی آید




‏((علی اکبر)) خواهم که بوسه ات زنم اما نمیشود/ جایی برای بوسه که پیدا نمیشود// لب را به هم بزن نفسی زن که هیچ چیز / شیرین تر از شنیدن بابا نمیشود// خشکم زده کنار تو و خنده هایشان/ خواهم بلند گردم از اینجا نمیشود// باید کفن به وسعت یک دشت آورم/ در یک کفن که پیکر تو جا نمیشود